امام على علیه السلام» : صوَابُ الرَّأْیِ بِإِجَالَةِ الْأَفْکَار
ترجمه: درستی اندیشه در گرو جَوَلان دادن تفکرات است.
توضیح و بیان استاد فلاح شیروانی:
فکرها را جَوَلان بدهید.
جولان افکار یعنی چه؟ -یعنی میدان را به دست افکار بدهید، مثل اینکه چه چیزی در زندگی شما بیشتر دارد کار می کند؟
می گوییم هیجان. این درست نیست و صواب الرأی اینگونه به دست نمی آید.
باید میدان بدهید تا افکار در ذهن شما جولان بدهد.
یک برداشت دیگر این است که یک نگاه اجتماعی داشته باشیم، اگر افکار جولان بدهند، یتولَّد منه الصواب. این می شود آزاد اندیشی.
آقا امام باقر علیه السلام می فرماید: بِإِجَالَةِ الْفِکْرِ یُسَدَّدُ الرَّأْیُ الْمُعْشَب
اندیشهای که یک جورهایی شاخ و برگ دارد و یک بسطی دارد، این اندیشه را اگر بخواهید خوش تراش بکنید، باجالة الفکر تسدید می شود. یسدد.
این قرائت فردی می شود. یعنی شما یک اندیشهای دارید که خیلی شاخه دارد، می خواهید این را استوار بکنید، باید مدام فکر را از روی این رد بدهید و به فکر جولان بدهید.
نکتهی خیلی مهمی که اینجا اشاره می شود این است که اگر صواب رأی می خواهی راهش این است. میگوید که نمیشود من یک خواب ببینم و .! نه نمی شود؛ باجالة الافکار می شود.
منبع:
این پیام رهبری را نباید مثل پیامهای دیگر مسئولان دانست؛ هرچند اگر پیامها را باهم مقایسه کنیم تفاوت افق نگاه و فکری به طرز فاحشی، روشن میشود. ولی این مقایسه پیشکش، همین که تفاوت بگذاریم بین پیام تسلیت رهبری با دیگر پیامها کافی است.
پیشنهاد میکنم بیایید باهم چند بار پیام تسلیت ایشان را بخوانیم، و روی نقاط کلیدی آن تامل کنیم.
قسمتهایی که در نظرم مهمتر بودند را در متن پیام مشخص کردهام، خوشحال میشوم شما هم قسمتهایی را که در نظرتان مهم هستند در قسمت نظرات بگویید. و اگر چه هم که تکراری باشد بگویید.
پیام تسلیت رهبر انقلاب در پی شهادت سردار شهید سپهبد قاسم سلیمانی و شهدای همراه او:
صمیمیت و صداقت کتاب جذابیت زیادی به کتاب داده بود. معمولا کتابهایی که مربوط به زندگی شهدا است جذابیت خاصی برایم دارد، ولی این یکی ویژه بود و همچنین فضای امروزیتری داشت و به زندگی های ما نزدیکتر بود. و اینکه این کتاب را هدیه گرفته بودم در خواندنش لذت دو چندان احساس می کردم.
پیشنهادم این است که علاوه بر خواندن این کتاب، بعنوان هدیه همسرهایتان را به خواندنش ترغیب کنید، خیلی تاثیر گذار است؛ تاثیرش بیش از 100 تا کتاب مردان مریخی و ن ونوسی است!
وقتی این کتاب را خواندید احتمالا دلتان بخواهد کتاب عمار حلب را هم که خاطرات همین شهید است بخوانید.
اهل قلم؛
قلم شبیه قاشق نیست!
بدون قاشق هم میشود غذا خورد، امّا بدون قلم نمیتوان از حیات کامل برخوردار بود. یا باید بخوانی و یا باید بنویسی والّا اهل قلم نخواهی بود و اهلیت حیات نخواهی داشت.
خدا قلم را آفرید و خود بهترین استفاده را از آن کرد و سرمشقی برای بهره بردن از قلم قرار داد.
حجت السلام و المسلمین علیرضا پناهیان
از این غربی بازیهایی که یک روز را در تقویم برای بزرگداشت اختصاص دهیم، خوشم نمیآید. بهانهای میشود برای آنکه بگویند ما تمام حق را ادا کردیم. چرا طلب کار هستید؟ یک روز به نامتان زدیم دیگر چه میخواهی؟
در تمام موارد آدم این چنین حسی را دارد. حتی وقتی که روز مادر میگیریم احساس میکنیم که با دادن یک گل تمام حقوق مادر را ادا کردهایم و تنها باید در همان روز مادر به فکر مادر بود.
به هر حال یک روز در تقویممان روز قلم نام گرفته است و ما ناچار هستیم که به شما دوستان عزیز تسلیت بگوییم. هم به شما دوستان و هم به تمام قلم به دستان و اهل قلم.
به خاطر ظلمها که در حقشان روا شد. به خاطر حقوقی که پایمال شد. حلقومها را شاید بتوانند ببرند، ولی فریادها را هرگز!
املا: انتخاب درست حروف کلمات، با توجه به معنای مقصود
نکته : مسئله "قطع و وصل" یا "فاصله و نیمفاصله" و موارد دیگر ویرایشی و تایپی، جزء مباحث درستنویسی املایی محسوب نمیشوند.
این موارد به سلیقه و شیوه رسمی نویسندگان مربوط میشود، آن هم در دورانهای مختلف، متفاوت میشود. بنابراین مثل ترکیب ایخدا از لحاظ املایی کاملا صحیح است، اگرچه از نظر ویرایشی غلط است. ویا اینکه کلمهی تحکیم را در معنای تثبیت به کار ببریم غلط املایی نیست، بلکه اشتباه ویرایشی است؛ چرا که تحکیم به معنای داوری است!
انشا: کلمه یا ترکیب را به نحوی به کار ببریم که با تمام قواعد دستوری سازگاری داشته باشد.
زیادهرویهای بعضی از دوستان اهل ادب، از مهمترین عوامل فرار نویسندگان جوان از درستنویسی است و آن را سخت و دشوار میپندارند.
با زیادهرویها چنان دایرهی درستنویسی را تنگ میکنند که پرهیز از خطا را آنچنان سخت میکنند که اغلب عطایش به لقایش بخشیده میشود. پس بیایید با پاک کردن این تصور غلط از ذهنهایمان، با درستنویسی مهربان شویم. زبانشناسی نباید جایی برای افراط باشد، چنانچه نباید تفریط در آن راه یابد.
کتابهای بسیاری در زمینهی درستنویسی منتشر شده است، اما به کدام میتوانیم اعتماد کنیم؟
من تمام کتابها و مقالات را ندیدهام، ولی بنظرم دو کتاب هستند که ظاهرا دچار این افراط و تفریطها نشدهاند و بیشتر سعی میکنم از این کتابها برایتان بنویسم؛ غلط ننویسیم / ابوالحسن نجفی - بهتر بنویسیم / رضا بابایی
شما چه کتابهایی در زمینه درستنویسی میشناسید؟
بعضیها معتقدند که درستنویسی نیاز به استدلال ندارد. و یا حداقل ترجیح درستنویسی نیازمند اثبات نیست. و بعضی هم برخلاف آندیگری، میگویند که اگر اثبات شود و استدلال بر درستنویسی بیاوریم، دیگر این همه عذاب برای دانشآموزان درستنویسی در آموختن نیست. و حداقل دشواریها، راحتتر تحمل میشود!
من نه این طرفی هستم و نه آن طرفی ! اما این را میفهمم که این ریاضت نگارشی فایده دارد و شاید ذکر چند فایده، بیفایده نباشد!
مهمترین آن: شما به صورت صحیح منظورتان را به مخاطب میرسانید، و البته روان و واضح؛ مگر نه این است که از نوشتههایتان توقع دارید که آنچه در فکر شما جریان دارد را به فکر مخاطبتان هم برساند؟ خوب برای آنکه مخاطبتان منظور شما را اولا بفهمد و ثانیا صحیح و درست بفهمد، شما نیازمند آن هستید که درست بنویسید تا او هم درست بخواند و بفهمد.
فایده دیگر آنکه : به وحدت زبانی نزدیک میشویم؛ هرچند وحدت مطلق و آرمانی ممکن نیست و لازم هم نیست، امّا نباید اختلاف و پریشانی آنقدر زیاد باشد که فارسینویسها نسبت به یک دیگر بیگانه باشند، به نحوی که هرکدام متعلق به فرهنگ و زبانی جدا هستند. بله نمیتوان از همه توقع داشت که یکسان بنویسند، امّا این که از محوری واحد دور نشوند هم توقع زیادی نیست!
فایدهای که دیگران گفتهاند : حفظ و صیانت از مرزهای زبانی و فرهنگی کهن ایران؛ همانگونه که باید میراث فرهنگی را حفظ کرد، باید نسبت به زبان وفرهنگمان هم غیرتمند باشیم.
شما چه فایدههایی برای درستنویسی قائل هستید؟
درستنویسی برخلاف زیبانویسی نیاز به استعداد خاصی ندارد، بلکه با یادگیری قواعد عام و اصلی میتوانی دست به کار شوی.
میتوان با مطالعه یک کتاب جامع که البته زیاده روی نکرده باشد، از بیشتر خطاهای زبانی و نگارشی در امان بود. البته واضح است که صرف مطالعه برای درست و استوار نوشتن کافی نیست، بلکه باید تمرین کرد تا ملکه شود. و البته این ملکه شدن با رجوعها در هنگام نوشتن رخ میدهد؛ یعنی تو در حال نوشتن هستی، و شک میکنی که این قاعده را درست نوشتی یا نه؟ با یک رجوع نه تنها به صورت صحیح مینویسی، بلکه آن قاعده و نکتهی درستنویسی را در حافظه خود ذخیره میکنی. و اگر هم از مطالعه قبلی نکات و دستورهای نگارشی و زبانی در ذهنت حضور دارد که بهتر و بدون مراجعه مینویسی.
پس با مطالعه یک کتاب جامع که زیاده روی نکرده باشد، میتوانی اولین قدم را در درست نویسی برداری. و قدم آخر تمرین است. همین دو گام برای درستنویسی کافی است. بله قبول دارم که گامهای بزرگی است ولی درستنویسی هم مهم است.
درستنوسی همان زنگ املا و انشا در مدرسه است. وبعدها هم که بزرگتر شدیم، نامش شد دستور زبان.
مثل اکثر چیزهایی که در مدرسه به زور به خورد ما میدهند، این مورد هم یا یادنگرفتیم، و یا هم فراموش کردهایم. نادرا مثال نقض پیش میآید. شما که آن مثال نقض نیستید؟؟
و البته این قواعد و دستور زبانها هم در تطور تاریخی، تغییرات داشتند، مثلا در دورهای میگفتند خوشحال را سر هم بنویس، و در دورهای دیگر میگفتند که باید جدا نوشته شود. من خودم گرفتار این مسئله بودم، که در راهنمایی چیزی درس میدادند، که در دبیرستان خلاف آن را در سر ما فرو میکردند. ولی خوب در این بازهی زمانی که در آن گذران عمر میکنیم، تاحدی یک مجموعه از این قواعد مورد قبول همگان واقع شده، که در ابتدای نویسندگی بهتر است از مرز آنها نکنیم، البته عامدا منظور است، وگرنه گاهی فراموش میکنیم، و گاهی اصلا جاهل هستیم و نمیدانیم. مثلا شما اگر همین چند خط من را برگردید شاید متوجه اشتباهات من هم بشوید. چراکه من هم مانند شما در حال آموختن هستم، و خیلی از قواعد را نمیدانم، و آنچه که میدانم یا فراموش کردهام و یا اینکه ملکه نشده است. و بهترین راه برای ملکه شدن و جلوگیری از فراموشی تکرار و تمرین است، همین. البته باید قبل از آن بدانیم و از جهل بیرون بیاییم. و بعد با تکرار و تمرین درست نویسی را برای قلممان ملکه کنیم، که ناخودآگاه صحیح و بدون غلط بنویسیم.
به نظرم این یک قله برای درستنویسی است که باید به عنوان هدف در مقابل ما خودنمایی کند، و ما به آن فکر کنیم و در رسیدن به آن تلاش کنیم. اینکه تو ناخوداگاه درست بنویسی.
به نظرتان این توقع زیادی است و باید کمی کوتاه آمد؟ و یا اصلا نه کم هم هست؟
اصلا چشمی که برای کتاب خرج نشود، چشم نیست! بگذارید نور چشمهایتان به خاطر مطالعه کتاب کم شود؛بخواهی نخواهی دید چشم کم میشود، و با وجود این گوشیها و شبکههای اجتماعی خیلی زودتر از اینها چشمان از کار میافتد و به قول خودمان عینکی میشویم . و چه بهتر که در عوض این بینایی که از دست میدهیم، متاعی با ارزش به دست آوریم ! و چه چیزی بهتر از نتیجه زحمات علما و دانشمندان و محققان که در کتابهایشان گردآوری کرده اند؟؟
خلاصه آنکه کتاب بخوانید.
به مناسبت هفته کتابخوانی میخواستم ابراز فضلی کرده باشم که نتیجهاش شد این پست و البته در ادامه میخواهم برای کتابخوانها شبکهای اجتماعی معرفی کنم!!!! که البته احتمالا خیلیها عضو آن باشند و اطلاع از آن داشته باشند؛ منظورم
یک شبکه اجتماعی کتاب دوستان و کتابخوانان به خصوص کتاببازها؛ اگرچه معتاد شبکههای اجتماعی هستیم و قصد ترک آن را نداریم بهتر نیست که در شبکهای بگردیم که سود فراوانی برای ما دارد؟ در حالی که به اندازهی اینستا حجم مصرف نمیکند!
و شما هم با دوستان کتابخوانی بشتری آشنا میشوید و در مورد کتابها گفتگو میکنید، و همچنین میتوانید از کسانی که کتابی را خواندهاند م بگیرید.
و این نکته را بگم که هم نسخه تحت وب داره و هم اندروید !
و توضیحات
یه کتابخونه مجازی برا خودت درست کن،
و با ۲۵ میلیون عضو آن به اشتراک بگذار!
درباره این سایت